سانیارسانیار، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

سانیار

سانیار در اداره مامان

پنج شنبه هفته پیش مجبور شدم بخاطر اتمام کار چارت شرکت در اداره حضور پیدا کنم و چون سانیار زیاد حالش خوب نبود نتونستم بگذارمش خونه . به همین خاطر سانیار رو بردمش اداره و نه گذاشت مامان کاری انجام بده و نه خودش کاری برام انجام داد . به هر حال این عکس سانیاره پشت میز مامان .   ...
17 بهمن 1390

خیلی دیر وبلاگ رو آپدیت کردم ، ببخشید خوانندگان عزیز...

سلام گل مامان اینقدر از ننوشتنم در وبلاگت می گذره که فکر می کنم یکی دوتا از خواننده های وبلاگت بیشتر نمونده باشند ... ! 2 ماه گذشته سرم اینقدر شلوغ بود که حتی نرسیدم جمله ای برات بنویسم . گلم در این مدت تو دوبار سرماخوردی و یک بار هم شدیداً تب کردی و الآن هم که دارم برات می نویسم حسابی سرماخوردی و خونه مامانیت هستی و مسئولیت نگهداریت رو اون بر عهده گرفته . خلاصه اوضاع خیلی بهم ریخته است . اوضاع کاری و حتی اوضاع زندگی . در طی دو هفته گذشته به آپارتمان جدیدمان اسباب کشی کردیم و هنوز کامل وسایل در آپارتمان جاگذاری نشده . اینجا بزرگتر از منزل قبلی مان است و تو مجبور نیستی با ما هم اتاق باشی . دیروز دوخت پرده ها و نصبشان هم تمام شد ...
8 بهمن 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سانیار می باشد